بهتر است از پیاده روی در مناطق مرتفع کوهستانی در تعطیلات برای افراد بسیار جوان اجتناب شود.

مناطق مرتفع دنیا زمانی فقط توسط افراد کمی با قابلیت ها و توانمندی های خاص بازدید می شد. ولی اکنون رشته کوه های بزرگ به مقاصد گردشگری محبوب تبدیل شده اند. تعداد خیلی زیادی از کودکان، والدین خود را در چنین سفرهایی همراهی می کنند، اما توجه چندانی به خطرات احتمالی قرار گرفتن کودکان خردسال در ارتفاعات بالا داده نشده است. صعودهایی در نپال وجود دارند که در آن نوزادان به ارتفاع بیش از 6000 متر در کوه هایی که نیاز به تخصص فنی کوهنوردی دارند، برده شده اند.

حدود نیمی از گردشگران بزرگسال در مسیرهای محبوب کوهنوردی در نپال به بیماری حاد کوهستان مبتلا می شوند، اختلالی که با سردرد، حالت تهوع، استفراغ، بی اشتهایی، خستگی، سرگیجه و اختلال خواب مشخص می شود که به مشخصا در ارتفاعات بالای 2500 متر، و به ویژه هنگام صعود رایج و سریع است. اگرچه بیماری حاد کوهستانی عموماً خوش خیم است، اما ممکن است به ادم مغزی یا ریوی تهدید کننده حیات تبدیل شود. اطلاعات کمی در مورد بیماری ارتفاع در کودکان وجود دارد. شخصی به نام آقای وو (Wu)، 464 کودک را که در ارتفاع 4550 متری در سراسر فلات تبت سفر می کردند مورد مطالعه قرار داد و بر اساس علائم، معاینه فیزیکی، رادیوگرافی قفسه سینه و تسکین علائم پس از اکسیژن درمانی، موارد بیماری حاد کوهستانی و ادم ریوی در ارتفاعات را به ترتیب 34% و 5.1% مشاهده کرد، این علائم تقریباً مشابه علائم مربوط به 5355 بزرگسالی بود که مورد مطالعه قرار گرفته بودند.

به طور مشابه، شخصی به نام  Theisو همکاران نیز 558 کودک 9 تا 14 ساله را در ارتفاع 2835 متری در کلرادو مورد بررسی قرار دادند و در این بررسی 28٪ علائم بیماری حاد کوهستان را گزارش کردند. با این حال، مشخص نیست که آیا این علائم مربوط به ارتفاع است یا مربوط به خود سفر است، به این دلیل که 21 درصد از یک گروه کنترل نیز در سطح دریا علائم مشابهی را گزارش کردند. یارون و همکاران اخیراً بروز بیماری حاد کوهستانی را در کودکان زیر 3 سال با استفاده از نمره رفتاری بر اساس پرسشنامه استاندارد علائم بیماری کوهستان بزرگسالان بررسی کنند. در 14 کودک 3 تا 36 ماهه که از ارتفاع 1609 متری به 3488 متری صعود کرده بودند، 22 درصد بیماری کوهستانی (در مقایسه با 20 درصد در 45 بزرگسال در سیستم امتیازدهی معمولی) وجود داشت.

به نظر می رسد ادم ریوی بیشتر در کودکانی که اخیرا عفونت های دستگاه تنفسی فوقانی داشته اند، ایجاد می شود.

در حالی که این اطلاعات محدود نشان می دهد که کودکان بیشتر از بزرگسالان به بیماری کوهستانی حاد مبتلا نمی شوند، تشخیص این بیماری در کودکان دشوارتر است. سردرد، حالت تهوع، خستگی، بی اشتهایی، سرگیجه و اختلال خواب به ندرت توسط کودکان زیر 5 سال گزارش می شود که در آنها علائم غیر اختصاصی مانند بی حالی، امتناع از غذا، تحریک پذیری و گریه بیش از حد ممکن است تنها نشانه این بیماری باشد. متأسفانه، این علائم را می توان به تغییر در روال زندگی یا تغییر در رژیم غذایی مرتبط با سفر های طولانی و یا به بیماری های دوره ای نسبت داد.

از آنجایی که بیماری کوهستانی حاد و شروع ادم ریوی یا مغزی در ارتفاع بالا را می توان به راحتی در کودکان خردسال نادیده گرفت، باید فرض در تشخیص ناخوش بودن در زمانی که کودک بیش از 2500 متر را رد می کند، همان ادم باشد و فرود (کم کردن ارتفاع) باید بلافاصله شروع شود. فرود سریع معمولاً علائم بیماری حاد کوهستان را تسکین می دهد و همچنین ممکن است در صورت وجود ادم ریوی و مغزی در ارتفاع بالا نجات دهنده باشد و تنها درمان قطعی برای همه انواع بیماری های ارتفاع است. زمانی که کودکان دچار بیماری کوهستانی حاد می شوند، جایی برای رویکرد «صبر کنیم و ببینیم» وجود ندارد.

درمان دارویی برای بیماری ارتفاع در کودکان مورد مطالعه قرار نگرفته است، اما در موقعیتهای تهدید کننده زندگی، می توان از داروهای بزرگسالان با میزان دوزهای مورد استفاده برای کودکان استفاده کرد. در صورت مشکوک به ادم مغزی یا بیماری حاد کوهستانی، اکسیژن و دگزامتازون (0.15 میلی گرم/کیلوگرم/دوز 4 ساعتی) باید همراه با فرود فوری تجویز شود. در مشکل ادم ریوی هم کم کردن ارتفاع و اکسیژن درمانی پاسخ خوبی خواهد داد. اگرچه افت فشار خون سیستمیک میتواند مشکل ساز باشد، نیفدیپین (0.5 میلی گرم/کیلوگرم/دوز 8 ساعت، حداکثر 20 میلیگرم برای کپسول ها و 40 میلی گرم برای قرص ها) فشار شریان ریوی را کاهش داده و علائم را تسکین میدهد.

از قرار گرفتن طولانی مدت در ارتفاعات در نوزادان زیر 1 سال به دلیل خطر ابتال به بیماری کوهستانی حاد باید اجتناب شود. این وضعیت با پرفشاری خون ریوی و در نتیجه نارسایی کشنده ای در سمت راست قلب مشخص می شود و در 1% از نوزادان دارنده والدینی که در سرزمین هایی با ارتفاع پایین زندگی کرده اند و آن ها را در ارتفاع 3000 تا 5000 متری به دنیا می آورند و یا پس از مدت کوتاهی از تولد به آنجا می برند رخ می دهد. اولین بار این بحث در تبت توصیف شد، جایی که تقریباً به طور انحصاری نوزادان چینی از مناطق کم ارتفاع به نقاط مرتفع مهاجرت کرده اند.

سفر با کودکان می تواند تجربه ارزشمندی باشد، اما این تجربیات ارزشمند همیشه باید در برابر خطرات، بیماری های جدی و مرگ ناشی از قرار گرفتن در معرض خطرات محیطی مانند هیپوکسی و سرما متعادل شود. در بیشتر موارد توجیه کمی برای بردن کودکان خردسال به ارتفاعات وجود دارد. بیشتر تجربیات مثبت در فضای باز را می توان در ارتفاعات متوسط به دست آورد، جایی که اکسیژن فراوان و گرمای بیشتری وجود دارد. صعود آهسته بدون توجه و عجله بر ارتفاع گرفتن توصیه می شود جایگزین رفتن سریع به ارتفاع بالا گردد. هنگامی که کودک اخبراً عفونت دستگاه تنفسی داشته است، احتیاط بیشتری لازم است، زیرا این امر خطر ادم ریوی را افزایش می دهد.

تا زمانی که مطالعات بیشتر در تحقیقات غیر از این علائم و دریافت ها را نشان دهد، برای تعطیلات یک رویکرد محافظه کارانه این است که حضور و خوابیدن برای کودکان زیر 2 سال در بیش از 2000 متر و برای کودکان 2 تا 10 سال بیش از 3000 متر انجام نگردد.

سفرهای طولانی مدت و مناطق مرتفع برای کودکان کوچک نیست.

 

 

منبع:

Children in the mountains (nih.gov)

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *